مدتی است که نامِ چوارِ با خودکشیِ کارگرانش تیتر رسانهها میشود: محمد منصوری، علی محمد کریمی، آرش تبرک، حیدر محسنی و حالا هم جواد نوروزی و مصطفی عباسی. اینها اسامیِ شش کارگری است که در فاصلهی کمتر از دو سال دست به خودکشی زدهاند.
پنجشنبه ۳۰ام آذرماه، دو کارگرِ پیمانکاریِ پتروشیمیِ چوار ایلام، داخل کارخانه خود را به دار آویختند! مدتی است که نامِ چوارِ ایلام با خودکشیِ کارگرانش تیتر رسانهها میشود: محمد منصوری، علی محمد کریمی، آرش تبرک، حیدر محسنی و حالا هم جواد نوروزی و مصطفی عباسی. اینها اسامیِ شش کارگرِ پتروشیمیِ چوار ایلام است؛ کارگرانی که در فاصلهی کمتر از دو سال به یک دلیلِ مشخص دست به خودکشی زدهاند: اخراج.
جواد نوروزی و مصطفی عباسی اکنون در آی سی یو هستند. با کارگرانِ کارخانه تماس میگیرم و از آنها میپرسم در پتروشیمیِ چوارایلام چه خبر است؟ ناامیدند و میگویند مدیرِ کارخانه دست به یک اخراجِ دستهجمعی زده؛ به ۱۳ کارگر گفتهاند دیگر به شما نیاز نداریم. میگویند از یک ماه پیش در کارخانه صحبت از اخراجِ این ۱۳ کارگر بوده و پنجشنبه کار را نهایی کردهاند. همان پنجشنبه جواد و مصطفی، داخلِ کارخانه خود را دار میزنند. داخلِ کارخانه دار میزنند تا مدیران نگویند دلیلِ خودکشیشان، مشکلاتِ خانوادگی بوده….
۸ تا ۱۸ سال سابقهی کار دارند و حقوقشان بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان است؛ یکی از کارگران میگوید: وقتی یک شبه بعد از سالها کار همین ۱۰ میلیون تومان را هم از ما دریغ میکنند، دیگر چه امیدی میتوان داشت؟ ما سالها اینجا کارگری کردهایم، نزدیکِ پتروشیمی زندگی میکنیم و خانههایمان ده دقیقه با آن فاصله دارد، آلودگیهایش برای ماست، چرا باید اخراج شویم؟
یک ماه به هر دری زدند و از همه جا پیگیری کردند که کابوس اخراج به واقعیت تبدیل نشود؛ به وزیر، نماینده مجلس، دادستان و استاندار نامه نوشتند، اما صبحِ پنجشنبه آبِ پاکی را روی دستشان ریختند: دیگر به شما نیازی نداریم! کارگران اما میگویند عدم نیاز، بهانه بود تا نیروهای خود را جایگزین کنند. مگر میشود یک شبه به کارگران نیاز نداشته باشند. چه چیز تغییر کرده که میگویند دیگر به شما نیاز نداریم؟
آنها میگویند: پتروشیمی تنها امیدمان است، تنها جایی که میتوانیم کارگری کنیم. از اینجا اخراج شویم، کجا کار پیدا کنیم؟
بسیاری از کارگرانِ پیمانکاریِ پتروشیمیِ چوار ایلام نگرانند. طی سالهای گذشته بارها در اعتراض به معوقاتِ مزدی، عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، دستمزدهای ناچیز، نداشتنِ امنیتِ شغلی و تعدیلهای گاه و بیگاه اعتراض کردهاند، اما تداومِ خودکشیها نشان میدهد مشکلاتِ کارگران پایدارتر از این حرفهاست.
چند ماه پیش، بعد از انتشار خبر خودکشیِ حیدر محسنی، دیگر کارگرِ اخراج شدهی این کارخانه، روابط عمومی از تصمیم شورای تأمین برای جلوگیری از وقوعِ مجدد چنین حوادثی خبر داد: جابهجا کردنِ برخی از نیروهای حراست و ممنوعالورود کردنِ برخی از مدیرانِ کارخانه. این راهحل اما جواب نداد و به فاصلهی ۴ ماه بعد از آن اتفاق، دو کارگرِ دیگرِ کارخانه دست به خوکشی زدند. چرا؟
این سوال را از کارگرانِ کارخانه میپرسم. مجموع صحبتشان این است که وقتی مشکلات، خروار خروار روی سرشان آوار شده و بعد از سالها کار با حقوق ناچیز و بدونِ هیچ پساندازی، ناگهان برگهیعدم نیاز به دستشان میدهند و آنها را در شهری که برایشان هیچ کارِ دیگری وجود ندارد به حالِ خود رها میکنند، راهِ دیگری باقی نمیماند.
کارگران چوار ایلام میگویند: بنویسید کارگران کارخانه برای جلب توجه خودکشی نمیکنند. همهی راهها را رفتهاند و چون راه دیگری برایشان نمانده به اینجا رسیدهاند. بنویسید بعضی از ما حتی وصیتنامهی خود را هم نوشتهایم…
آرش فقط میخواست بداند چرا ممنوعالورود شده؟
سال گذشته در چنین روزهایی، یکی از کارگرانِ جوانِ پتروشیمیِ چوار ایلام بعد از دیدنِ نام خود در لیستِ ممنوعالورودیها به زندگیِ خود پایان داد. پنجم دی ماه سالگردِ «آرش تبرک» است. مهندس جوانی که میخواست بداند چرا ممنوعالورود شده اما پاسخی به او ندادند….
با خواهر آرش گفتگو کردم تا شاید کمی از زوایای پنهان آن اتفاقِ تلخ آگاه شوم و از آنچه در چوارِ ایلام بر کارگران میگذرد، اندک اطلاعاتی به دست آورم. جملهاش را اینگونه آغاز میکند: «آرش فقط میخواست بداند چرا ممنوعالورود شده اما هیچکس پاسخی نمیداد. اسمش را جلوی درِ نگهبانی زده بودند و نمیگذاشتند وارد شود… .»
آن زمان روابط عمومی، علتِ خودکشیِ آرش را بیارتباط با مسائل کارخانه دانسته بود، اما کارگران تأکید داشتند که آرش در پیِ اخراج از کار به زندگیِ خود پایان داده است؛ اطلاعاتی که خانوادهی آرش هم آن را تائید میکنند. ظاهرا چند روز قبل از اینکه آرش مرگِ خودخواسته را انتخاب کند، درگیریِ کوچکی بین او و یکی از همکارانش اتفاق میافتد. موضوع البته بعد از یک بگومگوی ساده به پایان میرسد. آنطور که خانواده میگویند، درگیری به قدری بیاهمیت بوده که اصلا آرش باور نمیکرد که علتِ ممنوعالورودیاش ممکن است همان بگومگوهای جزئی باشد.
خواهر آرش در گفت و گو با ایلنا، میگوید: «پدرم کارگرِ باسابقهی پتروشیمیِ چوار است. زمانی که به او اطلاع میدهند نامِ آرش را در لیست ممنوعالورودیها دیدهاند، پیگیری میکند که ببینید علت چیست اما حتی او هم نمیتواند بفهمند چه شده و چرا آرش را ممنوعالورود کردهاند. برای ما عجیب بود که چه اتفاقی افتاده و برای آرش از همه عجیبتر که اصلا علت چیست؟ چرا چیزی نمیگویند؟ هر چه پیگیری کردیم فقط گفتند ممنوعالورود است….»
او ادامه میدهد: «تا لحظهی آخر، علتِ اخراج را به برادرم نگفتند و وقتی آرش برای آخرین بار به شرکت رفت، بیرحمانه و بیادبانهای از شرکت بیرونش انداختند… .»
خواهر آرش میگوید: «مدیران کارخانه تمامِ سعی خود را میکنند که بگویند خودکشیهای کارخانه، علتِ خانوادگی داشته، اما اینطور نیست. دو کارگری که به تازگی خودکشی کردهاند احتمالا میخواستند به همه بفهمانند که علتِ خودکشیشان مسائلِ خانوادگی نبوده، برای همین خود را در کارخانه دار زدند… .»
او در انتهای گفتگو از تبعیضِ شدید بین کارگرهای رسمی و بومی و فشارِ شدیدی که بر کارگران روزمزد و پیمانکاری وارد میشود میگوید: «بومیهای اینجا با لیسانس و فوق لیسانس و دکتری به عنوان کارگرِ روزمزد پیمانکاری وارد پتروشیمی میشوند و وقتی هم که کارِ پیمانکار تمام میشود به راحتی اخراجشان میکنند.»
به راحتی حقوق کارگران پایمال میشود
به راحتی اخراج میکنند بدون آنکه حتی نیازی به توضیح ببینند، به راحتی حقوق نمیدهند، به راحتی بیمه رد نمیکنند و اصلا به راحتی قانون را زیر پا میگذارند بدونِ آنکه ذرهای بازخواست شوند. این وضعیت البته خاصِ کارگران چوار نیست که مربوط به کلِ کارگرانی است که حداقل قوانینِ حمایتیشان مدتهاست از کار افتاده، هیچ راهِ قانونیای برای رسیدن به حقوقشان ندارند.
به این آشفته بازارِ روابطِ کار باید دشواریهای زندگی در یک اقتصاد تورمزده، دستمزدهای پایین و معیشتِ دشوار را هم اضافه کرد تا به استیصالِ کارگران پی برد. وضعیتی که بالاترین نمودش را در خودکشیِ کارگران میتوان یافت. وضعیتی که در محمد منصوری، علی محمد کریمی، آرش تبرک، حیدر محسنی، جواد نوروزی و مصطفی عباسی، این شش کارگرِ کارخانهی چوار ایلام، تجلی پیدا کرده است. اینها البته تنها کارگرانی نیستند که دست به خودکشی زدهاند؛ گویا مواردِ دیگری نیز در این کارخانه وجود داشته که خبری از آنها به رسانهها درز پیدا نکرده است.
1402/10/03 - 15:25
خودکشیِ ۶ کارگرِ یک کارخانه
به راحتی حقوق کارگران پایمال میشود
کد خبر : 5437
برچسب ها
اخبار مرتبط
نظرات بینندگان
بدون نظر
ثبت نظر
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
ثبت نظر
- آخرین اخبار
نرخ فرونشست محدوده تخت جمشید به ۱۷ سانتیمتر رسید
بدهی دولت به فروشندگان در طرح یارانه کالا برگ
قیمت عجیب و باورنکردنی میوه در بازار تهران
جرایم سنگین برای استخراجکنندگان غیرقانونی رمزارز
شگردهای دولت برای پیشرفت نهضت ملی مسکن
قرارداد ۲.۷میلیارد دلاری با پتروشیمیها برای تولید بنزین
۱۳۴ میلیون دلار برنج هندی به ایران صادر شده است
چه کسی گفته پنجشنبه وجمعه مقدس است؛ قرآن هم میگوید بعد نمازجمعه بروید دنبال کسب وکار
نمیتوانیم پول صادرات لوازم خانگی به عراق را بگیریم
مُهر سکوت بر لب کارگران ناراضی از ترس بیکاری
شگرد افزایش کارایی و رقابتپذیری در اقتصاد
پاک کردن بحران استقراضهای هنگفت!
پای رانت به فضای مجازی کشیده شد
شناسایی فرصتهای جدید در صنایع بالادست صنعت پتروشیمی
سرنوشت محمولههای حاوی روغن در بندر عباس به کجا رسید؟
عدس 71 درصد و لوبیا سفید 130 درصد گران شد
مهلت بخشودگی جرایم مالیاتی تمدید شد
تقلای مدیرعامل اتحادیه دام سبک برای گرانی گوشت قرمز!
چشم بسته دولت بر حاشیه نشین های پایتخت
کاهش ۷۰ درصدی صادرات خشکبار ایران
گشودن دریچه صادراتی جدید به روی دنیا
هشدار درباره فروش طلا با عیار پایین
حساب بانکی چه کسانی مشمول مالیات میشود؟
جدیدترین راهکار خرید و فروش خودروهای کارکرده!
ریخت و پاش تبلیغاتی «آینده» با جیب خالی
تن ماهی و رب گوجه چند درصد گران میشود؟
سقف معافیت مالیاتی برای اشخاص غیرتجاری مشخص شد
متقاضیان نهضت ملی مسکن باید هر ۲ ماه ۴۰ میلیون واریز کنند
مردم میگویند دولت از بالا رفتن قیمت دلار خوشحال میشود
دلار باز هم ارزان شد ولی تقاضایی نیست!
«مالیات بر عایدی سرمایه» علیه سوداگری
دودی که از سیانور خطرناکتر است
خداحافظی با اقتصاد زیرزمینی
دستمزد کارگران از تورم عقب مانده است
کارت بانکی ۶ بانک حذف میشود
قیمت پیاز اولین شوک بازار در سال ۱۴۰۳
قیمت عجیب حوالههای خودرو؛ ۱۲ میلیارد تومان ناقابل!
عرضه قارچ بالاتر از کیلویی ۱۰۰ هزارتومان گرانفروشی است
خطر ریزگردهای قم بیخ گوش تهران
اگر سود سهام عدالت نگرفتید بخوانید